دختری در قطار

رمان دختری در قطار یکی از پرفروش‌ترین و بحث‌برانگیزترین آثار جنایی-روانشناختی دهه‌ی اخیر است؛ داستانی پرتعلیق که با نگاهی تیزبین به روابط انسانی، خیانت، خشونت و حافظه‌ی ناپایدار انسان، خواننده را تا آخرین صفحه با خود همراه می‌کند.
قهرمان داستان، ریچل واتسون، زنی تنها و آسیب‌دیده است که پس از شکست در زندگی زناشویی، روزهایش را میان الکل و سفرهای روزانه با قطار می‌گذراند. هر روز که سوار قطار می‌شود، از کنار خانه‌هایی عبور می‌کند که زمانی خودش در یکی از آن‌ها زندگی می‌کرد. نگاهش به زندگی دیگران، به‌ویژه یک زوج جوان به نام مگان و اسکات که از پنجره خانه‌شان دیده می‌شوند، برایش به عادتی وسواس‌گونه تبدیل شده است؛ او در ذهنش آن‌ها را زوجی کامل و خوشبخت تصور می‌کند.
اما یک روز صبح، ریچل چیزی عجیب از پنجره‌ی قطار می‌بیند؛ صحنه‌ای کوتاه که همه‌چیز را در ذهنش دگرگون می‌کند. وقتی چندی بعد خبر ناپدید شدن مگان منتشر می‌شود، ریچل بی‌اختیار وارد ماجرا می‌شود. او تلاش می‌کند حقیقت را پیدا کند، اما مشکل اینجاست که حافظه‌ی او به دلیل مصرف زیاد الکل پر از شکاف و ابهام است. همین مسئله باعث می‌شود خواننده همواره میان شک و یقین معلق بماند: آیا ریچل شاهدی قابل اعتماد است یا خودش در این جنایت نقشی پنهان دارد؟
پائولا هاوکینز داستان را از زاویه‌ی دید چند شخصیت روایت می‌کند؛ ریچل، مگان و آنا (همسر جدید تام، شوهر سابق ریچل). همین چندصدایی بودن، رازهای پنهان هر شخصیت را آشکار می‌کند و تصویر بزرگ‌تری از حقیقت را به‌تدریج شکل می‌دهد.
دختری در قطار رمانی است درباره‌ی حافظه‌ی شکننده، وسواس، خیانت و روابط پیچیده‌ی انسانی. نثر پرتعلیق هاوکینز و پیچیدگی روانی شخصیت‌ها سبب شده این کتاب به سرعت به یکی از پرفروش‌ترین آثار جهان تبدیل شود و حتی اقتباسی سینمایی موفق نیز از آن ساخته شود.
 اگر به رمان‌های جنایی-روانشناختی با پیچش‌های غیرمنتظره علاقه دارید، دختری در قطار انتخابی است که شما را تا سطر آخر درگیر نگه می‌دارد.