Product Description
روزی روزگاری، خرسها دمی بلند و زیبا داشتند و با افتخار آن را تکان میدادند. اما همه چیز از روزی شروع شد که روباهی حیلهگر سر به سر خرس گذاشت.
او به خرس گفت اگر دمش را داخل سوراخ یخی دریاچه بکند، میتواند کلی ماهی بگیرد! خرس که گرسنه بود، فریب حرف روباه را خورد. اما وقتی خواست دمش را بیرون بکشد، یخ آن را محکم گرفته بود... و از همان روز، خرسها دم خود را برای همیشه از دست دادند!
این داستان بامزه و دلنشین از مجموعهی افسانههای کهن است که با نثری ساده و تصویرگری جذاب، خردسالان را سرگرم میکند و در عین حال، پیام مهمی دارد:
همیشه نباید هر حرفی را باور کرد، مخصوصاً اگر از کسی حیلهگر شنیده شود.
این قصهی بامزه و آموزنده، به بچهها یاد میدهد که همیشه نباید هر حرفی را باور کنند، مخصوصاً اگر از کسی بشنوند که نیتش روشن نیست.
این کتاب مناسب گروه سنی 4 تا 8 سال است